جدول جو
جدول جو

معنی تل گز - جستجوی لغت در جدول جو

تل گز
نوعی حشره از رده ی مورچگان با اندام باریک و دراز و نیش دردآور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ گَ)
رنگی است سرخ مایل به اندک کبودی که آنرا در عرف، عباسی نامند و آن رنگی است که مشابه به گل گز باشد. (آنندراج) (انجمن آرا) :
چتر گر گل گز و گلگون چو رز
چوب وی اکسون فلک کرده گز.
خسرو دهلوی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تُ گَ)
دهی از دهستان همایجان است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 262 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
گاوی که برای شخم زدن آماده نباشد
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی گزنه، این گیاه در اوایل بهار در دل صخره می روید و
فرهنگ گویش مازندرانی